صاحب این وبلاگ در حال سفت کردن پیـچ و مــهره های مغزش مـی باشد.
و در تقویم های سال آینده خواهند نوشت 27 اردیبهشت سالروز وفات آیه الله بهجت چنانچه تقویم های امسال نوشته بودند 26 خرداد رحلت آیت الله فاضل ..
حال 40 روز گذشته است..
من همواره معتقدم هنگامی که یکی از بندگان صالح خدا رجعت میکند دلیلش این است زمین برایش تنگ میشود ودیگر نمی تواند در این خاک زندگی کند وضاقت الارض
همه میدانند به خاطر وجود علماست که بسیاری از بلاها از سر ماملت ایران میگذرد و از سر مردم جهان ..
40.روز گذشت .. 40 روز پیش ما در انتظار نزول بلایی هر قدر کوچک بودیم ولی کم کم یادمان رفت ..
حال آن بلا نازل شد --> اشتباهاتی کوچک وجود دارد در میان عده ی کمی از مردم که در واقع گناهند و ما به چشم اشتباه به آن ها می نگریم هنگامی که این گناه زیاد میشود و حدود 7-8 درصد جامعه مبتلا به آن میشوند ما تازه میگوئیم بلا نازل شد ومراحل قبل را به کل نادیده میگیریم ما همواره باید هشیار باشیم
پی نوشت : یادمه آن وقت ها که فقه می خواندم همیشه لذت می بردم از این که مسلمانم حالا هم اتفاقات لطیفی مثل لیله الرغائب ، شب قدر ، دحو الرض ، شرف الشمس و.. این احساس را در من بیدار می کند. التماس دعا
یا ابا جعفر یا محمد بن علی ،ایها الباقر یابن رسول الله ، یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و مولینا ، انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا ، یا وجیها عند الله ، اشفع لنا عند الله
آقا جان! دلتنگتم .. دلتنگ آن قبرستان غریب ... دلتنگ جایی که من به راستی فهمیدم مظلومیت شما را ...
آقا جان .. 2سال پیش لیله الرغائب مشغول درد و دل با پروردگار در مسجدالحرام بودیم وامسال ...
آقا جان میلادتان مبارک ...
آقا جان از خزانه های علمت ارزانی ده به ما و همرزمان ما ........
آقا جان ببخشید که بلد نیستیم رسم ادب را ....
چه هفته ای بود ....دیشب صدای 7-8 نفری که فریاد می زنند الله اکبر در خیابان مجاور پیچیده بود وچه ظاهربین هستد که گمان می کنند ((الله اکبر را فریاد زدن)) کارساز است بلکه نمیدانند باید به اصل عبارت پی ببرند بگذریم ..
این یادداشت ویرایش شد چون من الآن از مهم ترین نماز جمعه ی زندگی ام تا کنون بازگشتم .. (البته نماز بعد از 18تیر هم از اهمیت خاصی برخوردار بود.)
نماز جمعه ای با چنان دعایی در پایانش فقط همین ...
(سید ما و مولای ما دعاکن برای ما )
چه قدر خوشبختیم که چنین رهبری داریم همین ...
1."بعضی روزها آدم بد میاره از زمین و زمان: قبض موبایلش بالاست . با یکی دعواش میشه. کارهای عقب مانده ش جلو نمی ره علت این وضیعت را نمیدونه و فقط میخواد تا شب غر بزنه"( شنبه بیست ونهم فروردین )
2."بعضی روزها آدم رو شانسه توی اتوبوس مطهری صادقیه نشسته یهویی دلش میخواد (همین جوری بی حکمت) دعای استغاثه بخونه و به حافظه ش فشار میاره وزیر لب زمزمه میکنه :سلام الله الکامل التام الشامل العام ...... میرسه دانشکده میخواد به استاد بگه که امتحان نیم ترم نمی ده یکی از دوستاش گیر میده" اول ببین سئوال ها چه جوریه بعد تصمیم بگیر " استاد که سئوال ها را میده میبینه که سئوال ها از ترم گذشته ست سریع جواب میده. از استرس وخستگی حوصله کلاس 4تا 6 را نداره استاد نمیاد وکلاس کنسل میشه ... یک خورده فکر میکنه روی روزش میبینه آن حس وحالش توی اتوبوس الکی نبوده ..." (شنبه بیست ونهم فروردین )
3.بدترین روزها بهترین روزهاست تفاوت در نگاه ماست ویا به عبارتی دراعتقاد ما چنان چه ملاصدرا می گوید :
" خداوند بینهایت است اما به میزان نیاز انسان فرود می آید به قدر آرزوی آدم گسترده می شود وبه اندازه ایمان هر کس کارگشاست "
4.نگاه آن قدر در زندگی موثر است که گاه ما را مجبور به مرزبندی میکند فردی که دارای نگاه خاصی نباشد را محکوم میکنیم. نگاه مهدوی از جمله مهمترین نگاه هاست . فردی که دارای نگاه مهدوی باشد به نوعی نایاب است. "... این 4سال هم میگذرد .آنچه می ماندنگاه منتظر شیه های جهان است به رای من وتو آینده نگر باش " احمدی نژاد (جمعه بیست و دوم خرداد )
5.هزا ر دشمن ارمی کنند قصد هلاک گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک (جمعه بیست و دوم خرداد )
خسته که نشدیم
عاشق هم نشدیم
(وبدتر از همه آدم هم نشدیم )
ولی در این میان به دنبال راستی دویدیم و برای اعتلای جایگاهش تلاش کردیم
حالا نه خستگی مانده
نه نتیجه ای حاصل آمده
ونه شوقی (ما بدون شوق هم ادامه میدهیم )
ومن تنها منتظر غم غروب 15خردادم که مرا در برگیرد
غمی مانند غروب جمعه اما هر 52هفته یکبار
(وامسال این غم 2چندان)
آیا ما کفن پوش شده ایم ؟
مابرای آمدن مهدی (عج) کفن پوش شده ایم ؟
عهد میبندم از امروز ازعمق جان برای آمدنش کفن پوش شوم
پی نوشت : نزدیک امتحانات است اما مهمتر این که نزدیک انتخابات است
